Wednesday, April 22, 2015

ايران-همزبانی دو- باند-در واکنش- به آژیر -خطر -خامنه‌ای، چرا؟


اظهارات روز یکشنبه 30فروردین94 خامنه‌ای بر خلاف همیشه واکنش یکسانی در میان باندهای رژیم داشت. روزنامه‌های هر دوباند آماده‌باشی را که خامنه‌ای در این اظهارات مطرح کرد، تیتر کردند. او که در برابر شماری از سرکردگان و پرسنل ارتش، صحبت می‌کرد با صراحت کم‌سابقه‌ای از تهدیدهایی که متوجه موجودیت رژیم است، سخن گفت و «همه دستگاههای (نظامی) و دیگر دستگاهها» را به «آمادگی» فراخواند و تصریح کرد که این را «به‌عنوان یک دستورالعمل بشناسند» او به این ترتیب آژیر خطر را در سراسر رژیم به صدا درآورد.این اعلام آماده‌باش عطف به کدام خطر است؟ خامنه‌ای بدون ذکر نام اشاره‌یی به اظهارات اخیر ژنرال دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا کرد که اخیراً دوباره از گزینه نظامی سخن گفته بود. اما به نظر می‌رسد که این بیشتر یک بهانه و دستاویز بود و الاّ تکرار عبارت «گزینه نظامی» نبایستی موجب چنین واکنشی شود.
بنابراین باید منشأ خطری که خامنه‌ای را به دادن آماده‌باش واداشته، در جای دیگری جستجو کرد. این خطر چیزی جز ائتلاف منطقه‌یی و تحولات یمن نیست. همان که خامنه‌ای در سخنان خود از آن به‌عنوان «حوادث گریه‌آور یمن» یاد کرد؛ تحولات یمن همان موضوعی است که هر دو باند رژیم با زبان و کلمات واحدی درباره آن سخن می‌گویند. برجسته‌ترین نمود، موضع‌گیرهای رفسنجانی است که تا قبل از تحولات اخیر یمن همیشه خود را برای آشتی با عربستان عرضه می‌کرد و از طریق اطرافیانش پی‌در‌پی پیام می‌داد که آماده سفر به عربستان و حل و فصل مشکلات فیمابین است، اما پس از شروع عملیات «توفان قاطع»، همین رفسنجانی در حمله علیه عربستان و اظهارات خصمانه علیه این کشور، روی دست ولی‌فقیه بلند می‌شود.
واقعیت این است که شکل‌گیری ائتلاف منطقه‌یی، به‌لحاظ سیاسی، رژیم را در انزوای مطلق فرو برده و به‌لحاظ نظامی نیز یکی از ستونهای «عمق استراتژیک» آن را در معرض فرو ریختن قرار داده است؛ واقعه‌یی که در صورت تحقق، سایر ستونهای استراتژی رژیم، در سوریه و عراق و لبنان و… را نیز فرو خواهد ریخت. به تجربه می‌دانیم که در چنین مواقعی که امنیت و موجودیت کل رژیم مورد تهدید قرار می‌گیرد، دو باند رقیب مواضع یکسانی می‌گیرند. درست همان‌گونه که در مورد سرکوب جنبشهای مردمی مانند حرکت سراسری معلمان و اعدامهای جمعی روزمره، مواضع کاملاً یکسانی دارند.
اما باندهای رژیم اگر‌چه بر سر بحران منطقه‌یی و قطع دست رژیم از یمن، وحدت نظر دارند و به قول خامنه‌ای «همزبان» شده‌اند، ولی اساساً از اتحاد یا «همدلی» هیچ نشانه‌یی وجود ندارد و نخواهد داشت. روشنتر از هر استدلالی، واقعیت عینی موجود است که در همین روزها، حملات باندها به یکدیگر از جمله بر سر توافق لوزان و چگونگی ادامه مذاکرات و امثالهم… با شدت ادامه دارد. کیهان خامنه‌ای در یادداشت روز (31فروردین) خود، رفسنجانی را زیر ضرب گرفته و او را با «زبیر» و «سعد وقاص» و امثالهم مقایسه کرد و پاسدار سلامی، جانشین سرکرده کل سپاه پاسداران تا آنجا پیش رفت که در یک برنامه تلویزیونی ظریف و تیم مذاکره‌کننده اتمی را به «خیانت» و «وطن‌فروشی» متهم کرد و گفت جواب آنها را با «سرب داغ» خواهد داد (شبکة1 تلویزیون رژیم ـ 29فروردین).
بنابراین وحدت نظر در مورد خطر عاجل منطقه‌یی را بایستی گذرا، مقطعی و در دامن جنگ و جدال پایان‌ناپذیر باندها دید. کمااین‌که در برخورد با موضوع هسته‌یی، در حالی که دلواپسان، توافق لوزان را «لوزانچای» می‌نامند و رؤیای واژگون شدن میز مذاکره را می‌بینند، جهانگیری معاون اول روحانی با اشاره به توافق لوزان می‌گوید: «ما به قدم آخر رسیده‌ایم. جز نگارش متن توافق، در تمام موارد اختلافی به توافق رسیده‌ایم» (تابناک ـ 29فروردین). کشیدن آژیر هشدار و خطر و سر دادن جیغ های وحشت، به‌طور متناقضی با عربده‌کشی و قدرت‌نماییهای پوشالی و دم زدن از «اقتدار منطقه‌یی» و تهدیدهای تروریستی همراه است، اما با اندکی دقت می‌توان در زیر غشای نازک قدرت‌نماییها، ضعف و ذلت رژیم را در ژست صلح‌خواهی و مذاکره جویی و کرنش دید. خامنه‌ای در همین اظهارات، بعد از همه هارت و پورتها، تأکید کرد: «جمهوری اسلامی تهدیدی برای هیچ کشوری نیست… تعرض به هیچ کشوری نمی‌کند و نخواهد کرد». روحانی هم در سخنرانی به‌مناسبت روز ارتش، پس از حملات کشاف به عربستان، شکوه و گلایه کرد که «چرا دست دوستی و برادری و آشتی به سوی ملتهای دیگر دراز نمی‌کنند؟».
علی لاریجانی هم روز یکشنبه (30فروردین94) در سخنرانی پیش از دستور خود در مجلس ارتجاع، به‌طور خنده‌داری خطاب به عربستان می‌گفت مگر شما مسلمان نیستید؟ به‌خاطر ماه رجب که از ماههای حرام است جنگ را متوقف کنید.

No comments:

Post a Comment